نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

سراب گردی

سراب گردی

ذهن کویر
تهی. 

زائر تشنه ی لبانم

گمگشته سراب ها؛
تا ضریح تبسمت 
جغرافیای شعر را 
در نوردیده ام.

زلال!
ازبرکه روشن رویا
نوشیدممت
چشم که می گشایم 
رفته ای 
و نسیم آوازت را 
در گوش تنهایی ام 
زمزمه می کند.

......

سبکبال
در حریر آرزو
با شقایق لب هات 
و دستانی به عطر سیب!
از کنار خوابم گذشتی
دیدمت
در آئینه.
و مشام هوشم 
با رنگ تمنا آمیخت.
درسرم 
سرسام 
سرابگردی
کاش
می یافتمت به بیداری!

کجایی؟
.
.
.
ک
...
جا
...
یی؟
...
صدا
غریق بی کران......

نیما خسروی

آبشخور: پرنده نیست
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد